يكي بادست نا پاكش گلاي باغچمو سوزوند

تواين شب هاي تودر تو خداحافظ گل شب بو

هنوز آوار تنهايي داره ميباره از هر سو

خداحافظ گل مريم گل مظلوم پر دردم

نشد بااين تنه زخمي به آغوش توبرگردم

نشد تا بغض چشماتو به خواب غصه بسپارم

ازاين فصل سكوت وشب غم بارون وبردارم

نمي دوني چه دلتنگم از اين خواب زمستوني

تو كه بيدار بيداري بگو از شب چه ميدوني

تو اين روياي سر درگم خداحافظ گل گندم

توهم بازيچه اي بودي تو دست سرد اين مردم

خداحافظ گل پونه كه باروني نميتونه...

طلسم بغض وبرداره از اين پاييز ديوونه

خداحافظ همين حالا همين حالا كه من تنهام

خداحافظ به شرطي كه بفهمي تر شده چشمام

خداحافظ كمي غمگين به ياد اون همه ترديد

به ياد آسموني كه منو اغز چشم تو ميديد

اگه گفتم خداحافظ نه اينكه رفتنت سادس

نه اينكه ميشه باور كرد دوباره آخر جادس

خداحافظ واسه اينكه نبندي دل به روياها

بدوني بي تو وباتو همينه رسم اين دنيا

خداحافظ...خداحافظ....خداحافظ همين حالا

نظرات شما عزیزان:

من مرد تنهاي شبم

ساعت20:39---3 ارديبهشت 1390

سه شنبه ي آخر سال،آتيش چشماتو نداشت

ميخواستم حرفاموبگم،اما سياهي نميذاشت

سه شنبه ي آخر سال،يخ كرده بود دنياي من

به گوش تو نمي رسيد،گريه ي بي صداي من

سرخي عشق تو نذاشت،زردي لحظه ها برن

نشد ستاره هاي تو،از روشني چيزي بگن

نشد كه سردي دلم،بادست تو گُر بگيره

يكي مي خواست كه عشق ما،رنگ تظاهر بگيره

رقيب من رو پوست شب،عكس يه جاده رو كشيد

حسود عشق من و تو،به آرزوهاش مي رسيد

سه شنبه ي آخر سال،بي تو حقيقتي نداشت

دلم مي خواست با تو باشم،اما جدايي نميذاشت


پاسخ:salam mer30,khoshhal misham bazam be webe man sar bezanid

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: