tabesard

esrari nist be mondanet  har jori khasti dell bekan

to ham ghami bezar aziz ro kohee ghose haye man

to ham be geryeham bekhand vaghti ke garm hegh hegham

shayad to bigonahio man be jodaei layegham

az to nemikham bemoni ba in ke del baste shoam

ba in ke az tanhaei ham joon be labo khaste  shodam

behet nemigam ke bemon in entekhab be paye to

  ......sabori mikardam agar ye rozi bodam jaye to

نوشته شده در سه شنبه 27 دی 1390برچسب:,ساعت 17:14 توسط yasna| |

سرنوشت تعين ميكنه كه چه كسي وارد زندگيت بشه اماقلب حكم ميكنه كه چه كسي تو قلبت بمونه

نوشته شده در دو شنبه 13 تير 1390برچسب:,ساعت 15:2 توسط yasna| |

درنگاهم يك غروب سرد بود

سرنوشتم جاده هاي درد بود

از ميان برگ هاي سبز بهار

قسمت من برگ هاي زرد بود

نوشته شده در دو شنبه 13 تير 1390برچسب:,ساعت 14:58 توسط yasna| |

دلم را بر روي دوشم ميگذارم مي روم

بايد كمي صبر كني تا قيمتي شوم

زير خاكي شدن وقت ميخواهد

توهم زمزمه ي نامهرباني ات را آرام تربگو

يك وقت ديدي صدايت راباد....نه خاك

به گوشم رساند

ودلم ترك خورد

دل است ديگر روي خاك...زير خاك نميشناسد ميشكند

نوشته شده در شنبه 14 خرداد 1390برچسب:,ساعت 8:39 توسط yasna| |

 

اشتباهي كردم كه همه عمر پشيمانم از آن

    اعتمادي است كه بر مردم دنيا كردم

نوشته شده در شنبه 7 خرداد 1390برچسب:,ساعت 10:58 توسط yasna| |

 

آدما رسمشونه پابند دلدار نميشن

خوب گرفتارميكنند اما گرفتار نميشن

آدما رسمشونه شاخه به شاخه ميپرن

دل وبيمار ميكنند اما پرستار نميشن

نوشته شده در پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:,ساعت 21:25 توسط yasna| |

هر روز شيطان لعنتي خط هاي ذهن مرااشغال ميكند

هي باشماره هاي غلط زنگ ميزند

آن وقت من اشتباه ميكنم

و او با اشتباه من حال ميكند

ديروز يك فرشته به من ميگفت

تو گوشي دل خودت رابد گذاشتي

آن وقت ها كه خدا به تو ميزد زنگ

آخر جرا جواب ندادي بر نداشتي؟!

يادش بخير آن روز ها مكالمه با خورشيد

دفترجه ي كوچك ذهن مرا سر شار از خاطره ميكرد

امروز پاره است آن سيم ها كه دلم را تا آسمان مخابره ميكرد

با من تماس بگير خدايا حتي هزار بار

وقتي كه نيستم لطفا پيغام خود را روي پيغامگير بگذار

 

 

نوشته شده در سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:,ساعت 19:56 توسط yasna| |

روزگار غريبي است نازنين

                         عشق را

                                     در پستوي خانه

                                                            نهان بايد كرد

نوشته شده در سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:,ساعت 9:42 توسط yasna| |

 

گفتم خدايا از همه دلگيرم گفت:حتي از من؟

گفتم خدايادلم راربودند گفت:پيش ازمن؟

گفتم خداياچقدر دوري گفت:گفت تو يامن؟

گفتم خدايا تنهاترينم گفت :پس من؟

گفتم خدايا دوستت دارم گفت :بيش ازمن؟

گفتم خدايااينقدر نگو من گفت :من توام تومن...

نوشته شده در جمعه 16 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 15:50 توسط yasna| |

صداي دل غمگين مرا باد صبا خواهد برد

ورنه من ميشكنم

هرچه ديوار بلند است

اگردورصدايم حصاري بكشد

من همه دام دلم را

از روزنه ي پنجره بيرون راندم

كه اگرمرغ نگاهت به كمينش افتاد

ازسرشوق هواري بكشد

توبگو اگربادل ديوانه

سرعشق نداري توي اين راه پراز تنهايي

كوله بارخود رابه كناري بكشد

آه...اگرصبح بيايد

ومن از باده ي

تومست نباشم

دست آلوده به زهري

روي تابوت دلم گرد وغباري بكشد...

نوشته شده در یک شنبه 11 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 13:30 توسط yasna| |


Power By: LoxBlog.Com